گزارش نشريه "نيچرNature" از چشم انداز كشت گياهان تراريخته در جهان
براي ديدن نقشه هوشمند و ساير اطلاعات اينجا را كليد بزنيد. (با كليد زدن روي هر قسمت نقشه اطلاعات مربوط به همان قسمت در يك پنجره جديد باز ميشود)
آسيا
فيليپين اولين كشور آسيايي توليد كننده گياهان تراريخته (ذرت Bt مولد حشره كش) است.
در چين 50% پنبه توليدي تراريخته است, كه بخش عمده آن توليدي شركت مونسانتو است. چين توليد مواد غذايي تراريخته را از سال 2000 ميلادي/1379 شمسي ممنوع كرده.
در ژاپن مشكل كم طرفدار بودن محصولات تراريخته عامل محدود كننده آن به شمار ميرود. 38 محصول تراريخته مجوز تكثير گرفته اند و 55 محصول تراريخته با معيار هاي بهداشتي "بي خطر" شناخته شده اند, اما تقاضا در بازار ژاپن امكان گسترش توليد اين نوع محصولات را نداده است.
در هند, بزرگترين توليد كننده پنبه جهان, پنبه Bt با استقبال شاياني مواجه شده است. ولي موضع گيري نسبت به محصولات تراريخته بيشتر جنبه سياسي پيدا كرده: در حالي كه در هند از دستكاري ژنتيكي براي توليد سيب زميني غني از پروتئين, برنج مقاوم به شوري و خشكي بهره ميگيرد, ورود ذرت و سوياي تراريخته به دليل تسلط ايالات متحده بر قيمت آنها ممنوع است.
اروپا
فرانسه, ايتاليا, دانمارك, يونان, و لوگزامبورگ استفاده از محصولات تراريخته را ممنوع كرده اند. اتحاديه اروپا ورود محصولات تراريخته را منوط به برچسب زدن به آنها كرده است. پيش از تصويب اين موافقت نامه, ذرت تراريخته مقاوم به علفكش به طور محدود در اسپانيا كشت ميشد.
افريقا
تنها كشور آفريقايي توليد كننده محصولات تراريخته, افريقاي جنوبي است: 80% پنبه, 20% ذرت, و 11% سوياي توليدي اين كشور تراريخته است. بقيه كشورهاي آفريقايي, به دليل نبود هرگونه فعاليت در اين مورد, بازارهاي رو به رشد محسوب ميشوند, و تنها مشكل فعاليت گروههاي ضد محصولات تراريخته است, كه ترغيب كردن دانشمندان و مردم آفريقا به سوي اين نوع محصولات را مشكل ميكند.
امريكا
ايالات متحده هم از نظر سطح زير كشت و هم از نظر درصد مطلوبيت همگاني محصولات تراريخته مقام اول را در جهان داراست.
40% ذرت, 81% سويا, 65% كلزا, و 73% پنبه توليدي اين كشور تراريخته است.
طبق مقررات ايالات متحده, برچسب زدن مواد غذايي تراريخته الزامي نيست.
در كانادا وضعيت مشابهي وجود دارد, به جز اين كه براي صدور گندم تراريخته ترديدهايي وجود دارد, چرا كه خطر از دست دادن برخي بازارها زياد مينمايد
در مكزيك پنبه تراريخته كشت ميشود و ظاهرا با وجود ممنوعيت كشت ذرت تراريخته, اين محصول نيز كشت شده است. از آنجايي كه مكزيك بزرگترين خزانه ژني ذرت محسوب ميشود, دولت مكزيك كشت ذرت تراريخته را ممنوع كرده است, ولي چندي پيش گرده ذرت تراريخته در رويشگاه ذرت وحشي رديابي شد.
در برزيل كشت گياهان تراريخته تا سال 1999 ميلادي/1378 شمسي ممنوع بود, اما كشاورزان اين ممنوعيت را ناديده گرفتند: 80% توليد كشاورزان از نوع تراريخته بوده است (بذر مورد نياز از آرژانتين -كه كشت محصولات تراريخته در آن آزاد است- به برزيل قاچاق ميشد) برزيل اخيرا كشت سوياي تراريخته را آزاد اعلام كرد: 90% سوياي توليد در برزيل تراريخته بوده است.
اقيانوسيه
در استراليا كشت پنبه Bt رو به گسترش است. طبق مقررات, سقف مجاز سطح زير كشت پنبه Bt -به منظور جلوگيري از مقاوم شدن حشرات به سم- 30% كل سطح زير كشت است. اخيرا رقم جديدي از پنبه توليد شده كه دو نوع حشره كش توليد ميكند و به همين دليل احتمال مقاوم شدن حشرات را كاهش ميدهد. اين رقم در حال حاضر در 80% مزارع كشت ميشود. رقمي از كلزاي تراريخته نيز توليد شده, ولي دولتهاي محلي در ترويج اين رقم كلزا مردد هستند.
در زلاند نو, ممنوعيت كشت گياهان تراريخته بزودي برداشته خواهد شد. هرچند پيش بيني ميشود كشاورزان رغبت چندان زيادي به كشت اين نوع محصولات ندارند: به دليل شديد نبودن خسارت آفات ذرت, تمايل به كشت ذرت مقاوم به آفات كم است. همچنين زلاند نو از توليد بالايي در پنبه, كلزا, و سويا برخوردار نيست. اما در عين حال پيش بيني ميشود رفع ممنوعيت باعث افزايش سطح زير كشت سيب زميني تراريخته شود كه اكنون تنها در سطوح كوچك كشت ميشود.
لينك دائم |
نشاني الكترونيك |
ديدگاههاي ديگران (0)
__________________________________________________________________
چكيده نتايج به دست آمده در مورد اثرات زيست محيطي كشت محصولات تغيير يافته ژنتيكي در بريتانيابرگرفته از خبر
روزنامه اينديپندنت
اين آزمايشها بر روي سه نوع محصول تراريخته (ذرت, چغندرقند, كلزا) طي سه سال با صرف هزينه اي بالغ بر 5.5ميليون پوند انجام شد.
چكيده نتيجه آزمايشها به اين شرح است:
كلزا
كشت كلزاي تراريخته تراكم پوشش گياهي را به ميزان چهارپنجم كاهش داد, ضمن انكه 25درصد كاهش جمعيت پروانه ها را نيز به دنبال داشت. همچنين فراواني بذرهايي كه منبع تغذيه جانوران وحشي به شمار مي آيند با كاهش همراه بوده است
چغندرقند
كاهش رشد گياهان وحشي در مزارع, به همراه 40% كاهش گلدهي گلها در حاشيه مزارع
ذرت
82% افزايش در ميزان بذر گياهان وحشي همراه با افزايش جمعيت حشرات مشاهده شد; اما پژوهشگران به دليل استفاده از علفكش آترازين (كه در اروپا منسوخ شده) اين نتايج را "واقعي" قلمداد نميكنند. ممكن است دولت بريتانيا تصميم نهايي در مورد مجاز يا غير مجاز بودن كشت گياهان تراريخته را تا تكرار اين آزمايش به تعويق بيندازد
لينك دائم |
نشاني الكترونيك |
ديدگاههاي ديگران (0)
__________________________________________________________________
امكان آميزش علفهاي هرز و گياهان زراعي, چالشي براي گياهان تغيير يافته ژنتيكي
منبع:
نيچر
مطابق يافته هاي جديد يك پژوهش ملي بريتانيا, در برخي از مناطق روستايي آميزش بين گياهان زراعي و خويشاوندان وحشي آنها به وفور رخ ميدهد. اين كشف, احتمال تاثير گذاري گياهان تغيير يافته ژنتيكي بر محيط زيست بريتانيا را تقويت ميكند.
طبق اين يافته ها, دانه گرده كلزاي زراعي (با نام علمي Brassica napus) ميتواند گونه اي كلم وحشي (با نام علمي Brassica rapa) را بارور كند. بر همين مبنا, "مايك ويلكينسون" از
دانشگاه ردينگ, سرپرست تيم پژوهشي, نتيجه ميگيرد گرده كلزاي تغيير يافته ژنتيكي نيز همين توانايي را خواهد داشت.
مخالفان گياهان تغيير يافته ژنتيكي در بريتانيا و ساير كشورهاي اروپايي نگران احتمال انتقال ژنهاي مقاومت به علف كش يا حشره كش به علفهاي هرز هستند. ويلكينسون ميگويد: "ما مشغول جمع آوري داده هايي هستيم كه براي سياستگزاران اين امر قابل استناد باشد."
اين پژوهش بخشي از مجموعه تحقيقاتي است كه دانشمندان علوم محيطي و ژنتيك بريتانيا در زمينه اثر گياهان تغيير يافته ژنتيكي بر طبيعت انجام داده اند. ظرف هفته آينده, گزارش دولت بريتانيا درباره تاثيرات اين پديده در مقياس مزرعه اي منتشر خواهد شد.
گزارش ياد شده اثر كشت چند گونه محصول تغيير يافته ژنتيكي بر ساير جانداران موجود در مزرعه را بررسي كرده بود. در آن تحقيق, امكان مهاجرت ژني بررسي نشده بود. ويلكينسون معتقد است پژوهش اخير اين خلا را پر ميكند.
گروه وي به نمونه برداري از جمعيت كلم وحشي پراكنده در 316 كيلومتر طول رودخانه ها و آبراهها پرداختند. آنها متوجه شدند كه به طور متوسط از هر 10000 گياه يكي با كلزاي زراعي آميزش يافته است. ولي در موارد نادري كه كلم وحشي در مزارع كلزا رشد كرده بود, 2% آميزش با كلزاي زراعي مشاهده شد.
طبق بررسي هاي اين گروه بيشترين فراواني اين آميزش در منطقه مركزي انگلستان و اطراف رودخانه "ترنت" و انشعابات آن روي داده است. بر همين اساس, "رزي هيلز" از
مركز اكولوژي و هيدرولوژي آكسفورد معتقد است كه هر نوع ارزيابي بايد در سطح ملي انجام گيرد وگرنه ممكن است مناطقي مانند اطراف رودخانه ترنت به طور تصادفي ناديده گرفته شود.
در عين حال او يادآوري ميكند اين پژوهش تنها امكان آميزش بين گونه هاي وحشي و زراعي را بيان ميكند, حال آنكه مساله اصلي چگونگي گسترش ژنهايي است كه با دخالت انساني به ريخته ارثي گياه افزوده ميشوند. از آنجا كه زمان و نحوه گرده افشاني گياهان مختلف مانند هم نيست, نياز به پژوهشهاي مشابهي در مورد ساير گياهان زراعي احساس ميشود. هيلز يافته ها اخير را "تنها بخش كوچكي از تصوير كلي" توصيف ميكند.
لينك دائم |
نشاني الكترونيك |
ديدگاههاي ديگران (0)
__________________________________________________________________
دستكاري در ريخته ارثي ماهيها براي جلوگيري از انقراض
منبع:
نيچر
راهكار جديدي كه موجب سريعتر شدن توليد مثل ماهيها ميشود ميتواند به حفظ گونه هاي در حال انقراض مانند ماهي آزاد اقيانوس اطلس و ماهي قزل آلاي رودخانه كلرادو كمك كند.
از اين راهكار تا كنون براي توليد بچه ماهي از سلولهاي دستكاري شده بكار ميرفت. اما به گفته "برندان مك اندرو" از
دانشگاه "استيرلينگ", ساير پژوهشگران به فكر استفاده از راهكار مشابه در ساير گونه ها نظير ماهي راه راه (نوعي ماهي آكواريومي با نام علمي Brachydanio rerio) افتاده اند.
استفاده از ماهيهاي راه راه به دليل كوچكي جثه در تحقيقات ژنتيكي بسيار رايج بوده و از آن در مطالعات مربوط به نقش ژن ها در تكامل استفاده ميشود. گونه هاي بزرگتر نظير ماهيهاي آزاد بيشتر با اهداف تجاري دستكاري ميشوند, مثلا بهنژادي به منظور داشتن جثه بزرگتر يا تحمل دماهاي پايين تر. اما راهكارهاي توليد انبوه زمان بر, پرهزينه و غير قابل پيش بيني هستند. به گفته "گورو يوشيزاكي" از
دانشگاه شيلات توكيو, روش توليد ياخته بارور از ياخته هاي پايه كه در منجر به توليد موشهاي بارور شده در مورد ماهيها موفقيت آميز نبوده است.
به همين علت گروه پژوهشي يوشيزاكي اقدام به استخراج ياخته هاي جنيني از غده هاي جنسي ماهيهاي نابالغ كردند, كه به ياخته هاي جنسي تبديل ميشود. پس از دستكاري ژنتيكي به منظور توليد نور فلورسنت, اين ياخته ها در بدن 74 نمونه از قزل آلاي رنگي (با نام علمي Oncorhynchus mykiss) كاشته شد.
در 16 نمونه اين ياخته ها به غده هاي جنسي منتقل شده و نور فلورسنت در اسپرم يا تخمك ماهي مشاهده شد. بعد از آميزش طبيعي, 4% از ياخته هاي جنسي به ماهي تبديل شدند. هرچند بازدهي اين روش پايين بود, ولي يوشيزاكي اميدوار است با كشت ياخته هاي جنيني مزبور در ماهيهاي نابارور كارايي اين روش را بهبود بخشد.
اين راهكار دو بار سريعتر از روشهاي متعارفي است كه طي آنها ماهيهاي تراريخته بعد از يك نسل جفتگيري گزينش ميشدند. "يانيو هينيتس" متخصص تكامل از
كينگز كالج لندن توضيح ميدهد: "به دليل اينكه بالغ شدن ماهي قزل آلا يك سال به طول مي انجامد و در ضمن سالي يك بار هم بيشتر تخمريزي نميكند, روشهاي متعارف بسيار طولاني است."
راهكار ياد شده ميتواند براي حفظ گونه هاي در حال انقراض به كار رود. تخم و جنين ماهي بزرگ بوده و نگهداري آن در دماهاي پايين ممكن نيست, اما ياخته هاي جنيني كوچكتر است, و مك اندرو معتقد است نگهداري آن به صورت منجمد و احياي مجدد آن ممكن است. همچنين, يوشيزاكي مي افزايد ياخته هاي جنيني ميتواند به گونه ديگري منتقل شده و تبديل به ماهي بالغ شود.
گونه هاي ديگر تجاري ماهي نيز ممكن است دستمايه اين راهكار قرار گيرند. براي مثال, ياخته هاي جنيني ماهي تن ميتواند به سويه هاي نابارور ماهي خال مخالي (با نام علمي Scomber scombrus) منتقل شود. نگهداري ماهي خال مخالي به دليل كوچكتر بودن, آسان تر بوده و توليد مقدار زيادي ياخته جنسي ماهي تن طي مدت كوتاهي انجام خواهد شد. به گفته يوشيزاكي, ميتوان بچه ماهي ها را بعد از مدتي نگهداري در استخرهاي پرورش, در دريا رها كرد.
لينك دائم |
نشاني الكترونيك |
ديدگاههاي ديگران (0)
__________________________________________________________________